پندی از استاد به شاگرد

از زندگیت لذت ببر Enjoy Your Life

مطالب سرگرم کننده و مطالب آموزشی
پندی از استاد به شاگرد
استادي با شاگرد خود از ميان جنگلي مي گذشت. استاد به شاگرد جوان دستور داد نهال نورسته و تازه بار امده ای را از ميان زمين برکند.
جوان دست انداخت و براحتي ان را از ريشه خارج کرد.پس از چندقدمي که گذشتند به درخت بزرگی رسيدند که شاخه های فراوان داشت .استاد گفت:اين درخت راهم از جای بر کن.
 
جوان هرچه کوشيد نتوانست.استاد گفت:
بدان که تخم زشتي ها مثل کينه حسدو هرگناه ديگر هنگامي که در دل اثر گذاشت مانند ان نهال نورسته است که براحتي مي تواني ريشه ان را در خود برکنی ولی اگر ان را واگذاری بزرگ و محکم شود و همچون ان درخت در اعماق جانت ريشه زند.پس هرگز نمی توانی انرا برکنی و ازخود دور سازی.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: